تجربه من از دوره ارشد مناسب برای ورودیهای جدید
وقتی به تازگی ارشد قبول شده بودم، خیلی دوست داشتم با سال بالایی هام صحبت کنم و از تجربههاشون بشنوم که ابهام این دوره برام کمتر بشه و بتونم این دوره رو بهتر بگذرونم. امسال با اومدن ورودی های جدید بنظرم وقتش رسیده بود که خودم مطالبی که به ذهنم میرسه رو در قالب یک پست بلاگ اینجا به اشتراک بگذارم. امیدوارم که مفید واقع بشه.
- یک نرمافزار برای مدیریت مقاله ها
بدون شک شما لازم دارین مقالههای زیادی رو بخونید و نگهداری شون کنید و احتمالا بعدا باز لازم باشه مرور کنید شون. حالا اگه بخواین نگهداری از اون ها رو تو پوشه انجام بدین احتمالا بعد یک مدت که مقالهها و پوشهها بیشتر شدن پیدا کردن یک مقاله سخت میشه. اما نرم افزارهای مدیریت نگهداری اسناد به شما کمک میکنند راحت تر مقالههاتون رو پیدا کنید، کنارش نکته بنویسید، از مقالهها به راحتی فرم نوشتن مرجعش رو کپی کنید و خیلی از امکانانت دیگه. پس بد نیست برای یادگرفتن یکی از این دست نرم افزارها مثل Zotero یا Mendely وقت بگذارید و به ابزارهاش تسلط پیدا کنید. تصویر زیر صفحه اول و یکی از ابزاری Zotero رو نشون میده روش کلیک کنید تا راحتتر ببینید.
- نرمافزاری برای یادداشت برداری
در این دوران شما به یادداشت برداری نیاز زیادی دارین، از نکتههای که اساتید تون میگن، تا نکتههای مقالهها، ایدههایی جدیدی که به ذهن تون میرسه و یا نکات مهم مبحثی که دارین یاد میگیرن. اگر قصد داشته باشین به روش سنتی از دفترچه استفاده کنید احتمال زیاد به زودی پر بشه پس باید مثلا از سالنامه ها استفاده کنید که نوشتن توش نظم خاصی نخواهد داشت و برای مرور یک نکته خاص، زمان زیادی صرف خواهید کرد ولی کافیه یک بار Onenote رو امتحان کنید. میبینید که بهتون اجازه میده چندین دفترچه درست کنید هر دفترچه چند سربرگ میتونه داشته باشه و هر کدوم چند بخش حالا علاوه بر متن میتونید یک عکس و لینک یک سایت خوب رو هم تو دفترچه تون داشته باشین.
- دفترچه برای کد نویسی
کدهای پژوهش معمولا پیچیدهتر و کمی فهمشون سختتر هست والبته بسیار مهمه که باگی نداشته باشن، چراکه یک باگ کوچیک میتونه تا آخر روی نتایج تاثیر داشته باشه. خودم قبلا همه فکرها مو توی ذهنم داشتم که مثلا پوشه فلان پیش پردازش آدرسش اینه، اگه خواستم این اسکریپت رو ران کنم باید این متغیر رو تغییر بدم یا الان قصد دارم فلان حالت خاص رو آزمایش کنم. ولی اینجوری خیلی ذهنم شلوغ بود و نمیدونستم دقیقا الان باید چیکار کنم. ولی حدود دو ماه هست از یک دفترچه کوچیک استفاده میکنم و به دو دید بهش نگاه میکنم.
یک Todo list و log کارهام. کاری که باید انجام بدم رو به جزئیات توش مینویسم و اگه ذهنم به یک مسئله دیگه پرت شد دفترچه بهم میگه تو باید تیک اینکارو بزنی و به چیز دیگه فکر نکن. اگر فکر میکنم اون کار بزرگه میشکنمش به قدم های کوچیک تر. گاهی هم خروجی مهم یک کد رو تو دفترچه یادداشت میکنم که بعد ها بهم کمک میکنه که خروجی کارهام چی بوده و چه کاری رو انجام دادم.
- مرتب بودن پوشهها و نام فایلها
سعی کنید تا حد امکان پوشهها و فایلهاتون مرتب باشن و اسمی متناسب با خودشون داشته باشن. بعد از یک مدت تعداد فایلهاتون خیلی زیاد میشن و اگه مرتب نباشن پیدا کردنشون براتون ساده نخواهد بود. یک توصیهای که هست یک پوشه، یک پروژه، یک مقاله.
حتما تا حالا اسم گیت رو شنیدین، پروژتون رو با گیت پیش ببرین که اگه به هر دلیلی کدهاتون از بین رفت توی فضای ابری داشته باشید شون. و البته اگه لازم بود بتونید گروهی پروژه رو جلو ببرید. بد نیست راجع به تمیز کد زدن هم چند ساعتی وقت بگذارید و کتابی یا فیلمی در این باره ببینید و توصیههاشو انجام بدین(+). حتی جالبه بدونید یک سری آدم تو این زمینه دارن کار میکنند و مثلا میتونید با software engineering in research مطالب مرتبط رو پیدا کنید(+).
- دنبالکردن نویسندگان
و اما کاری که من انجام میدادم هنگام خوندن مقالهها معمولا میرفتم و اسم نویسندهها رو جستجو میکردم و با کشور، دانشگاه و حتی آزمایشگاه شون بیشتر آشنا میشدم. و این باعث میشه که شما میتونید بفهمید آدمی که مقاله رو داده بیرون چقدر در اون زمینه تجربه داره. و گاهی اگه خیلی یک مقاله رو دوست داشتم و اسم نویسنده رو سرچ میکردم به صفحه توئیترش هم میرسیدم و دنبال میکردم. بنظرم دنبال کردن این صحفهها کمک میکنه تا بیشتر با افکارشون، زندگی روزمره شون آشنا بشیم.
البته یک مورد خوب دیگه که از دنبال کردن صفحه پژوهشگرها بدست میاد، با خبر شدن از کنفرانسها، کارگاهها مدارس تابستونی و سایر رویدادهای علمی هست.
در مورد ایمیلی سؤال پرسیدن خودم این رویه رو دنبال کردم، اول تا حد امکان اطمینان پیدا کردم که جوابم توی اینترنت موجود نیست و به طور روشن در مقاله شون نتونستم جواب رو پیدا کنم. اون وقت بوده که تصمیم گرفتم ایمیل بزنم. در ایمیل هم در یکی دو خط خودم و اینکه چطور باهاشون آشنا شدم و بعد سوالمو پرسیدم. سعی نکردم زیادی سؤال رو گنده کنم و توضیح اضافه بدم. و تا الان بیشتر مواقع جواب گرفتم. فقط یادتون باشه گاهی اگه جواب نمیگیرید، ایمیل یادآوری ارسال کنید، به خاطر داشته باشین که ممکنه طرف در سفر باشه و یا ایمیلش رو عوض کرده باشه.
در تلگرام هم احتمالا کانالها یا گروه هایی مرتبط و یا نزدیک به موضوع پژوهشی تون پیدا میکنید. دنبال کردن اونها هم به شما کمک میکنه تا متوجه بشین در اون زمینه پژوهشی در کشور ما چه خبر هست.
- خواندن مقاله آن طوری نیست
اشتباهی که اوایل من در خوندن مقالات علمی داشتم این بود که اولا حتما از سایت ایمپکت فکتور میفرتم ببینم Q چنده، که بفهم چقدر معتبر هست و زمانی که از معتبر بودنش خاطر جمع میشدم میرفتم مقاله رو کلمه به کلمه میخوندم و هر جا رو متوجه نمیشدم از دیکشنری انگلیسی به انگلیسی معنی میکردم. این روند برای من اون زمان خیلی کند بود یعنی شاید یک مقاله ۱۰ صحفهای خوندنش برای من دو روز طول میکشید. ولی الان با دیدن به تعداد cite هایی که خورده و نویسنده و ژورناش تقریبا میفهمم چقدر مقاله معتبره. این چیزی نیست که به شما دقیقا عدد و رقم بگم و شما هم بر این مبنا تصمیم گیری کنید.
ولی با گذر زمان و کسب تجربه ژورنالهای مرتبط و معتبر رو پیدا میکنید، و همین طور آزمایشگاهها و پژوهشگرهای شاخص اون حوزه رو میشناسید. در مورد ارجاع هم هرچی مقاله ارجاع های بیشتری داشته باشه معتبر تر هست که فقط باید یک تعادلی هم با سالی که منتشر شده بدین. در این پست توضیحات بیشتری در این مورد دادم.
- مهارتهای نرم
شما علاوه بر دانش و مهارتهای لازم مرتبط با موضوع پژوهش تون نیاز به یکسری مهارت نرم هم دارید. مثلا مهارت یادگیری، آیا خود یادگرفتن رو یاد دارین؟ به نظر با توجه به حجم بالای منابع و تغییرات سریع شون و پیچیده بودن موضوعات، شما اگه بخواین حرفی برای گفتن داشته باشین و بتونید کارتون رو به بقیه بفروشین، دیگه سخت باشه با همون سبکی که درسای دانشگاه را میخوندید اینجا هم کارتون راه بیفته. قبلا هم تو این بلاگ من چند بار به این موضوع پرداختم(+/+).
از جمله مهارتهای نرم دیگه مهارت مدیریت زمان و تفکر سیستمی هست. احتمالا برای شما هم پیش اومده که TODO لیست داشتین و بعد یک مدت دیگه کنار گذاشتین و یا احساس می کنید که آدم خیلی شلوغی هستین. مدیریت زمان و یادگیری در کنار هم بنظر هم افزایی خوبی میتونن داشته باشن. و اینکه احتمالا شما قرار هست با چند نفر دیگه کار کنید و اینجا داشتن تفکر سیستمی چه در کار و یا زندگی تون کمک میکنه تیم و جامعه بهتری داشته باشین.
مهارتهای نرم محدود به همینها نمیشه و شما میتونید از بقیه درسهای متمم هم استفاده کنید.
- صرف وقت برای کارهایی که خودت دوست داری
در طول زمان فهمیدم که اگه تمام وقت بخوام کارهای دانشگاهم رو بکنم شاید در کوتاه مدت اوضاع خوب پیش بره، ولی یک مدت که بگذره از خودم میپرسم خوب که چی؟ این همه کار آخرش چی شد؟ در حالی که اگر در کنارش وقت کوتاهی برای کاری که علاقه داشتم، تونسته حالم رو بهتر کنه و بتونم به کارهام ادامه بدم. این تایم کوتاه میتونه هرچی باشه، مثلا اگه دوست دارین زبان بخونید، دوست دارین تو برنامه R یادبگیرین چطور فیگر شکیل طراحی کنید، مطالعه آزاد داشته باشین و یا ورزش کنید. مهم اینه که یک تعادلی برای خودتون داشته باشین مثلا بگین تا یک ساعت در روز هم اگه کار مورد علاقه مو داشتم خوبه و در پایان روز ببینید عملکرد امروز تون چطور بوده.
به تازگی هم با این کتاب آشنا شدم که هنوز نخوندمش، ولی براش اولویت قائل هستم و هر موقع تمومش کردم نظرمو راجع به کتاب مینویسم.