عبارات پر تکرار در مقالههای که خوندم که در نگاه اول نفهمیدمشون
بهروز رسانی ۱۷ امرداد ۰۰
Across subject Vs Within subject
وقتی میگیم مدلی رو تونستیم Within subject فیت کنیم یعنی، این مدل میتونه subject by subject داره خروجیای میده که با دادهای که گرفتیم نزدیکه پس مثلا اگر از ۳۰ نفر داده جمع کرده باشیم، ما در این روش ۳۰ تا نمره داریم از مدل.
در حالت Across subject ما میام و خروجی تمام سابجکت ها رو مدل میکنیم و خب معمولا کار پیچیده تری داریم در این حالت. چون احتمالا داده مون بین subject ها تغییراتی هم داره. در این حالت هم اگه از اون ۳۰ نفره داده داشته باشیم حالا از مدل مون فقط یک نمره داریم.
Intra Vs Inter
این دو تا لغت رو تو متنهای علمی زیاد میبینیم، و شاید از کنارشون بگذریم و همینجوری قبول کنیم معناشون رو و دقیق تفاوت بین دو پیشوند رو متوجه نشیم.
اینها پیشوند هستند به این معنی که به قبل از یک کلمه(معمولا اسم) اضافه میشن و معناشو عوض میکنند.
inter یک پیشونده که وقتی به اول یک کلمه اضافه بشه معنی بین دو گروه و یا میان چند گروه رو میرسونه و مثالهاش اینا میشن:
international:
بین الملل، من خودم اینجور وقتا یک ابری از کلمات تو ذهنم میسازم و سعی میکنم باهشون بازی کنم مثلا ایناها رو هم در ترجمش برای خودم در نظر میگیرم، بین ملتها، میان ملت ها مثلا دانشجو های اینترنشنال دانشجوهایی هستن که واسه یک ملت نیست و از بین ملتهای مختلف تشکیل شدن.
internet:
میان شبکهها بین شبکهها، در حقیقت اینترنت به یک کشور، کمپانی و گروه خاصی از مردم تعلق نداره و وظیفش وصل کردن تمام مردم از همه جای دنیا بهم هست.
interstellar:
میان ستارهای
intra هم یک پیشونده که وقتی به اول یک کله اضافه بشه معنی داخل یک گروه رو میرسونه
مثال هاشو باهم ببینیم
intranet:
شبکهای که داخل یک گروه خاصی هست مثلا احتمالا دانشگاه یا شرکت شما برای خودش یک اینترانت داخلی داره که شما میتونید براحتی با سرورهای داخلی تون، برنامه ها، فضاهای ابری دانشگاه تون وصل بشین و هرچی که هست داخل دانشگاه خودتونه.
راحت ترین راه به خاطر سپردن شون هم همون دو کلمه اینترنت و اینترانت هست بنظرم. شما هم اگه جایی تو مقاله تون دیدن میتونید اینجا کامنت کنید تا این دو تا پیشوند رو عمیقتر یادبگیریم.