وقتی کلمه routine رو جستجو کنید، این رو براتون میاره
a sequence of actions regularly followed
من هم در این پست میخوام راجع به روتین بیدار شدنم بگم، روتین یک سطح بالاتر از عادته، عادت یک کاریه که در طول زمان انجامش میدیم ولی روتین مجموعه عادتهایی هست که پشت سرهم تکرار میشن.
یکی از مدرسای کلاس آنلاینم میگفت سال کنکورش هر روز نیم ساعت راه میرفته و به برنامه روزش فکر میکرده، منم چون عادت داشتم سه بار در هفته میرفتم دویدن خوشحال شدم و چراغ سبزی بود که روزی نیم ساعت از وقتم رو بدون استرس اینکه وای وقتم هدر رفت برم راه برم، و خوندن درس نظم شخصی در ۱۵ دقیقه توی متمم سبب شد که دیگه هر روز زود بیدارشم برم نون وایی نون تازه بخرم بیام خونه و درسامو شروع کنم.
حالا خیلی وقت من این روتین رو صبحها دارم:
- دست و صورتمو میشورم
- آیپاد، کیندل یا گوشی مو برمیدارم که تو راه بتونم یک درسی رو مرور کنم، پادکست گوش بدم یا پیامرسان هامو چک کنم
- میرم نونوایی و بر میگردم (با اینکه نونوایی هایی نزدیک تری به خونمون هستن ولی من اونی رو انتخاب کردم که رفت و برگشتم نیم ساعت طول بکشه)
- قهوه و صبحانه مو آماده میکنم
- در حال صبحانه خوردن یک سریال ۲۰ دقیقهای میبینم (امروزها Family Guy)
- نون ریزه ها رو میبرم بالکن برای پرندهها و ظرف آبشون رو پر میکنم
چند تا نکته رو هم بخوام اضافه کنم، امروزها با اومدن کرونا به زندگی بخش ۲ و ۳ تقریبا هر یک هفته اتفاق میفته، بعضی وقتها به جای دیدن سریال فیلمهای مکتبخونه رو نگاه میکنم اما همون حدود ۲۰ دقیقه و در آخر غذا دادن به پرندهها خیلی حس خوبیه حتما تجربش کنید بعدها بیشتر راجع به مهمونهای بالکن خونمون مینویسم.
اینم عکس مهمونهای هر روز من، چندتا گنجشک میتونید توی عکس پیدا کنین؟