وب لاگ امیرحسین اسعدی

آنچه یادگرفتم، خواندم و دیدم رو اینجا به اشتراک می‌گذارم
I share what I learned, read and saw

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۸ خرداد ۰۲، ۱۵:۲۲ - احمد صداقت زاده
    عالی

The Neuroscience of Social Decision-Makings

مطالعه تصمیم‌گیری تلاش می‌کند توانایی اساسی ما برای پردازش گزینه‌های متعدد و انتخاب یک عمل بهینه را درک کند. از نظر تاریخی، اکثر تحقیقات در مورد تصمیم‌گیری تصمیمات صرفا فردی را بررسی کرده‌اند که در آن ما باید ارزش‌ها و ترجیحات خود را در نظر بگیریم تا بتوانیم یک گزینه را انتخاب کنیم. به عنوان مثال، اغلب از شرکت کنندگان در آزمایش خواسته می شود که بین قمارهای ممکن یکی را انتخاب کنند یا مجموعه انتخابی را که بر حسب ویژگی های مختلف توصیف شده است، ارزیابی کنند.

با این حال، با توجه به اینکه ما در محیط‌های اجتماعی بسیار پیچیده زندگی می‌کنیم، بسیاری از مهم‌ترین تصمیم‌های ما در چارچوب تعاملات اجتماعی گرفته می‌شوند و این تصمیم‌ها علاوه بر ترجیحات فردی به انتخاب‌های همزمان دیگران وابسته هستند.

این تصمیمات اجتماعی را می توان به عنوان تصمیماتی تعریف کرد که بر دیگران و همچنین خودمان تأثیر می گذارد و بنابراین معمولاً برای اتخاذ این تصمیم‌ها ترجیحات خودمان و سایرین در نظر گرفته می شود.

ما هر روز با این سناریوهای تصمیم گیری اجتماعی مواجه می شویم:

آیا باید به این شخص اعتماد کنم؟

آیا باید متقابلاً اعتماد این شخص را جبران کنم؟

آیا باید منصفانه با این شخص رفتار کنم؟

آیا باید این شخص را به خاطر رفتار ناعادلانه با من مجازات کنم؟

آیا باید نسبت به این شخص احترام قائل باشم؟

از چه کسی باید یاد بگیرم، الگو بگیرم یا تقلید کنم؟

و آیا باید هنجارهای اجتماعی را رعایت کنم؟

اگرچه تصمیمات اجتماعی در یک زمینه منحصر به فرد اتخاذ می شوند، به نظر می رسد که عناصر کلیدی را با تصمیمات فردی به اشتراک بگذارند. مانند بسیاری از تصمیمات، تصمیمات اجتماعی دشوار شامل تضاد روانی هستند، مانند تضاد بین منافع شخصی و منافع دیگران، مثلا زمانی که تصمیم می‌گیریم به دیگری با هزینه شخصی کمک کنیم یا خیر. تصمیمات اجتماعی همچنین می تواند شامل تعارض بین پاداش های کوتاه مدت و پاداش های دورتر، اما بالقوه بزرگ‌تر باشد. مثلا آیا حاضرم هزینه های فوری نوع دوستی را تحمل کنم تا از مزایای بلندمدت یک رابطه همکاری پایدار بهره‌مند شوم؟ در نهایت، مانند تصمیمات فردی، تصمیمات اجتماعی چالش برانگیز می تواند شامل تعارض بین احساسات و عقل باشد. در واقع، هم عاطفه و هم عقل ممکن است در تصمیم گیری اجتماعی نقش کلیدی را فراهم کنند. عواطف اجتماعی اغلب به ما کمک می کنند تا به تصمیمات انطباقی بیشتری نسبت به آنچه که با استدلال به تنهایی امکان‌پذیر است برسیم. به عنوان مثال وقتی احساس گناه ما را از آسیب رساندن به روابط با رفتار خودخواهانه منصرف می کند. در مقابل، توانایی نادیده گرفتن سوگیری های اجتماعی-عاطفی با کنترل شناختی نیز ممکن است در برخی شرایط محتاطانه باشد، مانند زمانی که خشم ناشی از رفتار ناعادلانه فرد قدرتمندتر را سرکوب می کند.

اگرچه تصمیمات اجتماعی بدون شک مهم هستند، سناریوهای تعاملی لازم برای بازآفرینی در شرایط آزمایشگاه می تواند چالش برانگیز باشد. پس چگونه می توانیم علوم اعصاب تصمیم گیری اجتماعی را به طور تجربی مطالعه کنیم؟ چه نوع ابزارهایی در دسترس هستند؟ این مقاله روش‌های فعلی را که در درک تصمیم‌گیری اجتماعی به کار گرفته شده‌اند، تشریح می‌کند و یافته‌های تجربی را که از این زمینه به سرعت در حال رشد ظهور می‌کنند، مورد بحث قرار می‌دهد. ما به طور خاص بر تحقیقات علوم اعصاب در مورد این سؤالات مهم تمرکز می کنیم و یک نمای کلی از آنچه در حال حاضر در مورد اساس عصبی تصمیم گیری اجتماعی درک شده است ارائه می دهیم. اگرچه این سوالات تحقیقاتی اغلب در حوزه بزرگتر علوم اعصاب اجتماعی گنجانده شده است. ما در اینجا تمرکز خود را به عصب شناسی تصمیم گیری در تعاملات اجتماعی محدود می کنیم، بیشتر در زمینه بازی های تعاملی. بنابراین، ما تعداد زیادی از کارهای مهم (و بالقوه مرتبط) را در حوزه وسیع‌تر علوم اعصاب اجتماعی بررسی نمی‌کنیم. از جمله عصب شناسی تصمیم گیری اخلاقی، نظریه ذهن، پردازش چهره، نگرش نسبت به اعضای برونگروه و نقش قشر پیش پیشانی داخلی در شناخت اجتماعی به طور کلی.

ادامه مقاله رو که خوندم متوجه شدم بیشتر با دید آزمایش‌های نظریه بازی‌ها و مطالعه‌های fMRI اومده نواحی مختلف رو بررسی کرده و نظر داده.

لینک مقاله

دیباگ کردن پایتون در گوگل کولب

به روزرسانی: ۲۰تیر

اگر شما هم ترجیح میدن به جای کد زدن توی محیط‌های برنامه‌نویسی، بدون دردسر نصب کتابخونه‌ها در گوگل کلب کد بزنید، احتمالا دلتون برای بعضی ویژگی‌های خوب اونجا تنگ شده مثلا یک workspaceکه بتونید توش متغیر‌ها و اندازه شون و مقدار درونشون رو ببینید، یا دیباگری که بتونید کدهاتون رو خط به خط اجرا کنید. برای اجرا کردن خط به خط کد‌ها می‌تونید از کتابخونه ipdb استفاده کنید. برای نصبش کافیه دستور زیر رو اجرا کنید:

!pip install -Uqq ipdb
و بعد فراخوانیش کنید

import ipdb

اگر خواستین بهش بفهمونید هرجا که خطا داره درست میشه برنامه رو متوقف کنه از این دستور استفاده کنید

%pdb on

و اگه خواستین خاموشش کنید کافیه این دستور رو اجرا کنید
%pdb off
اگر میخواهید در قسمت خاصی از کد break point بگذارید از این دستور استفاده کنید:

ipdb.set_trace()

اگر خواستین که کد‌های بیشتری اطراف کدی که داره اجرا میشه رو ببینید، می‌تونید دستور بالا رو به این صورت تغییر بدین الان ۶ خط از بالا و ۶ خط از پایین رو نشون میده:

ipdb.set_trace(context = 12)

وقتی اجرای کد متوقف بشه حالا می‌تونید کامندهای دلخواه تون رو وارد کنید، مثلا:

دستور

توضیح

h(elp)

نشون دادن‌ راهنما

h(elp) COMMAND

نشون دادن راهنمای یک دستور خاص

c(ontinue)

ادامه اجرای کد تا رسیدن به بریک پوینت بعدی

n(ext)

اجرای خط بعدی

s(tep)

اجرای کد بعدی(اگه تابعی باشه میره داخل)

r(eturn)

اجرا تا دستور ریترن

l(ist)

نمایش کدهای بیشتری در اطراف خط اجرایی

w(here)

Shows the stacktrace i.e. the chain of functions
that made it reach the current function

a(rguments)

نمایش لیستی از آرگومان‌های پاس شده به تابع و مقداری که داشتن

q(uit)

خروج از دیباگر

حواستون باشه که نمیشه هرجا خواستین بریک پوینت بذارین یا باید داخل یک تابع باشه یا داخل حلقه for

 

منبع(+)

گزارش فروردین

کتاب‌هایی که پیش بردم:

کتاب Linear Algebra: Theory, Intuition, Code نوشته مایک کوهن (+)

کتاب همه نام‌ها

کتاب مغز پویا

گزارش متمم خوانی:

مجموعه در‌س‌های تصمیم‌گیری

ثبت دو دیدگاه

عکس‌ها:

مشاهده آلبوم عکس در گوگل photo (+)

لینک‌های الکی:

چی میشه اگر در حالت اجتماعی به دو میمون جایزه متفاوت بدیم؟

انواع توجه

تعریف:

لغت توجه (Attention) در حوزه‌های مختلفی استفاده میشه، و تعریف یکسان و دقیقی ازش وجود نداره. ما اینجا از تعریف کتاب روان شناسی شناختی اندرسون استفاده می‌کنیم(+).


توجه فرایند ارادی برای تمرکز روی یک اطلاعات خاص هست در حالی که سایر موارد نادیده گرفتن بشن تعریف شده.


چهار نوع توجه:

  1. توجه انتخابی(Selective attention). توجه به یک محرک از بین محرک‌های مختلف. در مهمانی شلوغ فقط به صحبت‌های دوستتان گوش می‌دهید و به بقیه صداها و اتفاقات توجهی ندارید. بعضی افراد دچار اختلال توجه شنیداری هستند و نمیتونند توجه انتخابی داشته باشند.
  2. توجه تقسیم‌ شده(Divided attention). توجه به بیش از یک محرک در لحظه. در هنگام درس خواندن موسیقی پخش می‌کنید و کمی هم به موسیقی توجه دارید. پروتزهای شنوایی هم مثل سمعک و کاشت حلزون، این مشکل رو کامل حل نمیکنند.
  3. توجه پایدار(Sustained attention). توجه به یک محرک خاص برای زمان طولانی مدت. در ورودی دانشکده می‌مانید تا استادتان را ببینید.
  4. توجه متناوب. (Alternating attention) توجهی که مدام بین کارها تغییر پیدا می‌کند. هر از چندگاهی ایمیل مهم را نوشته و باز توجه تان را به تلگرام جلب می‌کنید.

منبع ترجمه بخشی از مقاله: تأثیر متقابل توجه کانونی از بالا به پایین و ردیابی قشری گفتار(+)

تجربه من از ارسال یا سابمیت مقاله

آخرین بروزرسانی این پست: ۱۳ فروردین ۱۴۰۲

سلام

من به تازگی اولین ریجکت زندگی مو در ارسال مقاله گرفتم. خواستم اینجا با شما کامنت‌هایی که گرفتم رو به اشتراک بگذارم تا شما در ارسال مقاله رعایت کنید و کارتون شکیل تر باشه.

  • اول این رو بگم که اینکه فکر کنید من مقاله مو آماده کردم و خوب همون فایل رو آپلود میکنم و تمامم،‌ فکر اشتباهی هست. مخصوصا من که فایل لتک داشتم فکر میکردم فایل tex رو بارگذاری کنم تمومه. در حالی که نیاز بود وبسایت خودشون فایل‌ها رو از اول کامپایل کنه. نمیشد مقاله رو در چند فایل تک نوشت. و همه باید یکجا میبودن. دوم اینکه باید تمامی فایل‌ها در یک دایرکتوری میبودن و نمیشد مثلا عکس‌ها در یک داریکتوری جدا باشن. همه این موارد رو رعایت کردم و باز هم درست نشد. طوری که بعد از کلی کار کردن گفتم کاش با word مینوشتم. ولی با سرچ کردن فهمیدم میشه خود فایل pdf رو هم بارگذاری کرد.
  • مقاله شما دست Editor میره و بعدش میره دست Reviwer ها که همون داور‌ها باشن، Editor تصمیم نهایی رو میگره
  • قسمت Guide for authors رو کامل خونده باشید یکبار اگر نخونده باشید نشون میده به قوانین Editor اهمیت ندادین اونم کار شما رو رد میکنه.
  • دقت کنید اگه مجله peer review هست تنها و تنها در فایلی که باید اسم نویسنده ها رو بارگذاری کنید قرار بدین بقیه جاها باید حذف بشن.
  • cover letter مهم هست، سعی کنید از روی حوصله و مطالبق aim و scope خود ژورنال بنویسید.
  • از قسمت راهنمای ارسال دنبال لغت keyword بگردید بعضی از ژورنال ها اجبار دارن که از کلیدواژه های خودشون استفاده کنید و نه هرچی که خواستین.
  • اگه کامنت خوردید و یک فایل جدا ازتون خواستن که توضیح بدین چکار کردین دوباره انتهای نامه اسم تون رو به عنوان امضا ننویسید. (مخصوص ژورنال‌های peer review)
  • از این لینک می‌تونید قبل از سابمیت مقاله‌تون ایرادهای مهم مقاله تون که رو چک و رفع کنید(بنظر جدیدا پولی شده کلا). و خب حتما قبلش با گرامرلی و language tool چک کردید.
  • Journal of Neural Engineering دانشگاه صنعتی شریف رو تحریم کرده، پس اگر از اونجا Affiliation دارید، وقتتون رو الکی برای ارسال به اونجا تلف نکنید، مگر در هنگام ارسال شما این تحریم رفع شده باشه.
  • اگر برای scientific reports دارید کار ارسال می‌کنید، اون متن رضایت نامه اخلاقی رو یکجا و در خود پیش نویس مقاله بیارین این طور نباشه که هم در مقاله بیارید و هم یک فایل جدا درست کرده باشین و متنش رو بارگذاری کرده باشین.

اگر شما هم مشغول داده گرفتن از آزمودنی هستید و متوجه شدین که آزمودنی‌ها دوست دارن آزمایش رو سریع انجام بدن، شاید این فهرست به شما کمک کنه تا بتونید داده‌های بهتر و مطمئن تری اخذ کنید.

۱- هدیه دادن
۲- آوردن شرکت کننده‌ای که اینکارست (بچه‌های ارشد  که آگاهن اگه داده خراب باشه، ارزش نداره و نمیشه دفاع کرد)
۳- به آزمودنی بگیم برامون مهمه اینکه درست بزنید، و من تزم رو روی این داده بستم اگر شما سریع بزنی من نمیتونم دفاع کنم و این موضوع برام خیلی اهمیت داره
۴- به لحاظ زمانی دست آزمودنی رو باز بگذاریم که هر زمان دوست داره بیاد، که نگه الان کار دارم باید برم
۵- به وقت و زمان آزمودنی احترام بگذاریم که در آزمایشگاه وقتش هدر نره (نشون بدیم که ماهم برای شما اهمیت قائل هستیم) و مثلا نگیم یک ساعت بشینید تا کار نفر قبلی تموم بشه (استفاده از یک اکسل یا تقویم گوگل)
۶- پذیرایی
۷- وقتی آزمودنی اومد هر لحظه در دسترسش باشیم و توجه‌مون به شرکت کننده باشه و ترجیحا به کار دیگه‌ای نپردازیم(کار با گوشی، صحبت با بقیه)
۸- سعی کنید سکوت و  نظم در زمان حضور آزمودنی بیشتر راعایت کنید.

این لیست با کمک خانم فاطمه فلاح تهیه شده

بحث و گفتگوی مقاله Ignacio Solís Marcos ۲۰۱۹

آقای سالیس و خانم کاتجا در این مقاله (+) به بررسی اثر بار شناختی روی پتانسیل وابسته به رخ داد پرداختند. آزمایش‌ اونها چند تا وضعیت داشته.

تک کار، که auditory oddball بوده. به این معنا که به یک نقطه خیره میشدن و گاهی صدای بیب میشنیدن و با تعداد دفعات کمتر صدای بوب.

دو کار، به این صورت که یک شبیه‌ساز رانندگی بود ساده بوده که آزمودنی باید سرعت ماشین رو کنترل میکرده. و همزمان صدا‌ها رو می‌شنیده.

سه کار، به این صورت که علاوه بر تصویر شبیه‌ساز رانندگی و صدا یک نمایش هوایی از نمای دور از بالای ماشین هم نشون دادند.

در این بین سرعت ماشین رو هم در سه حالت تنظیم کردند. سرعت کم، سرعت زیاد و حاتی که شرکت کننده خودش میتونه سرعت ماشین رو تنظیم کنه.

قبل از اینکه بریم دنبال قسمت دیسکاشن بگم که رفتم سرچ زدم که آقا،‌ تفاوت بین cognitive load و mental workload چیه؟ و چند تا چیز دیگه رو هم سرچ کردم که با هم مرور میکنیم:

Mental load بخشی از cognitive load هست که به خود آزمایش و نیاز‌های محیطی بر میگرده

تعریف بارشناختی هم میشه: میزانی که از حافظه کاری در هر لحظه اشغال شده

حالا mental load ، mental effort و performance سه بعد قابل اندازه گیری بار شناختی هستن.

حالا بریم و نکات قسمت دیسکاشن پیپر شون رو به صورت بولت وار ببینیم:

  • بار کاری میتونه افزایش پیدا کنه در لحظه ولی خود آزمودنی بهش آگاه نباشه و یا حتی توی عمکردش(مثل آزمون‌ها) هم نبینیم که بار کاری فرد بالا رفته.
  • با ERP میشه در لحظه تغییر بارکاری رو متوجه شد
  • لزوما هر متر و معیاری برای اندازه گیری بارشناختی نمیتونه همه ابعاد رو اندازه گیری کنه
  • دامنه و تاخیر مولفه N1 با سطح توجه رابطه داره
  • دامنه و تاخیر مولفه P300 با پیچیدگی کار رابطه داره

  • بعد از جلسه دفاع مطمئن شید اساتید همه جاهای لازم رو امضا کردن و فرم تسویه حساب دانشجویان کارشناسی ارشد رو از نماینده تحصیلات تکمیلی دانشکده بگیرید و امضاهای اون رو هم از اساتید بگیرید
  • فایل امضا شده پایان‌نامه تون رو در گلستان و در همون درخواست دفاع بارگذاری کنید
  • نمره دفاع تون رو با دادن برگه‌های جلسه دفاع به کارشناس تحصیلات تکمیلی دانشکده ثبت کنید
  • نماینده کتابخونه هم به من این کامنت‌ها رو هنگام ثبت پایان‌نامه داده
    • صفحه عنوان فارسی و انگلیسی فونت‌ها و سایزشون رعایت نشده (با word درست کردم)
    • نباید بین فصل‌ها صفحه خالی باشه
    • حروف ابجد باید از چکیده شروع بشه
  • این مرحله اختیاری هست، حالا که پایان‌نامه تون آماده شده می‌تونید یک نسخه شو هم در اختیار کتابخانه ملی ایران بدین تا سایر پژوهش‌گر ها هم ازش استفاده کنند. لینک ارسال پایان نامه
  • فرم ارسال مدارک دانشجویان کارشناسی ارشد برای تسویه حساب رو هم بگیرید و کامل کنید
  • بعد کارشناس دانشکده همه مدارک تون رو داخل یک پوشه میکنن و میدن به دفتر دار آقای دکتر نکوکار
  • بعد چند ساعت آقای فهیمی براتون درس پایان‌نامه رو قفل میکنن
  • حالا برید پیشخوان خدمات و درخواست فارغ التحصیلی بدین
  • گردش کار برای فارغ التحصیلی برای من به این صورت بود: کارشناس دانشکده، مدیر گروه، معاون آموزشی، کارشناس تحصیلات تکمیلی کل
  • کارشناس تحصیلات تکمیلی کل یعنی آقای مهدی افتخاری به من گفتن شما گواهی موقت نداری و باید بری بگیریش از دانشگاه کارشناسیت.
  • برای گرفتن گواهی موقت از دانشگاه کارشناسی تون هم می‌تونید اینترنتی از طریق سیستم گلستان همون دانشگاه اقدام کنید. یک مبلغ ۳۰ هزار تومن بابت ارسالش لازم هست
  • بعد مدیر تحصیلات تکمیلی تایید می‌کنند و برای شما پیامک میاد که فارغ‌التحصیل موقت شدید
  • حالا با گزارش ۵۲۵ روند تسویه تون رو دنبال کنید
  • با گزارش ۱۵۱۶۰ هم در ارزشیابی پایانی شرکت کنید، اگر خطا میداد از صفحه اول دکمه ارزشیابی رو بزنید و از اونجا انجام بدین.
  • حالا باید کارشناس فارغ التحصیلی‌های تحصیلات تکمیلی تایید کنند

واژه نامه تخصصی هوش مصنوعی

سلام

چند روزی هست مشغول نوشتن پایان نامه هستم. اگه شما هم رشته تون هوش مصنوعی هست و مشغول سمینار، پروپزال و یا پایان نامه نوشتن هستید، احتمالا پیش اومده که خواستین مثلا از یک کلمه مثل boosting استفاده کنید ولی به ترجمه گوگل ترنسلیت خیلی اعتماد نداشتین. آقای دکتر هادی ویسی و خانم الهام محمدی زحمت کشیدن و یک واژه نامه تخصصی هوش مصنوعی درست کردن و می‌تونید ازش استفاده کنید. شما هم اگه از این دست‌ فایل‌ها داشتین ممنون میشم کامنت کنید.

دانلود واژه نامه

به روزرسانی ۲

افزونه ویراستار در word هم می‌تونه معادل فارسی کلمات بیگانه رو پیشنهاد بده.

به روزرسانی ۱

متوجه شدم دو تا سایت هم هستن که واژه های مصوب فرهنگستان رو می‌تونیم توش پیدا کنیم( + / + )

پ.ن: امروز برف خوبی اومد و عکسش رو با شما به اشتراک می‌گذارم.

یکی از چیزایی که شدیدا علاقه دارم نجومه، و من تا وقتی نیشابور بودم سعی می‌کردم حداقل ماهی یکبار تلسکوپمو به پارک ببرم آسمون رو به مردم نشون بدم. اینکار برای حالم خیلی خوبه، احساس مفید بودن بهم دست میده، اینکه آدم‌ها ازم تشکر میکنن اینکه وقتی یک بچه ماهو میبینه و میگه عَهههه چقدر قشنگهههه اینکه یکی میاد میگه مرسی که تو این دور زمونه هستی و عشقت رو دنبال میکنی و با ما هم به اشتراک میگذاری اینکه یکی میاد میگه ممنون که علم و فرهنگو ترویج میدی. حالا چند ماهی هست به تهران اومدم که بتونم با سرعت بیشتری کارای تزم رو انجام بدم. خیلی دلم میخواست این رصد رو اینجا هم برگزار کنم تا اینکه در یکی از سفر هام پایه تلسکوپ رو آوردم و یاسر هم که اومد لطف کرد و لوله رو آورد و من منتظر فرصتی بودم که ماه باشه فراخوان نباشه ابر نباشه و برم رصد و امشب فرصتش پیش اومد.

از یکسری چیزا میترسیدم، مثلا اینجا که اومدم روز اول تا هم خونم فهمید گفت، نه نکن اینکارو و بیشتر فکر کن! پارک هنرمندان یک عده آدم سگ بازن میری بهت توجه نمیکنن سنگ روی یخ میشی بر میگردی. اگه پلیس یا شهرداری میومد تلسکوپم رو به بهانه سد معبر جمع میکرد چی؟ اگه واقعا کسی نمیومد چی؟ اگه خیلی شلوغ میشد و من تنهایی نمیتونستم جمعیت رو کنترل کنم چی؟ اگه نگهبان پارک با اخم میومد و داد میزد آقا جمع کن وسایلتو چی؟ اگه انجمن نجوم های تهران و آدم های نجومی اینجا میفهمیدن و جلوی کارمو میگفرفتن چی؟ و سؤال هایی هم تو ذهنم بود مثل اینکه بهتره مبلغ رو آزاد بگذارم یا مشخص کنم؟ کارت خوان بخرم یا نه؟ برنامه هامو از کجا اطلاع رسانی کنم؟

تا اینکه رسیدم به امروز. صبح مثل اکثر پنج شنبه های دیگه کتابخونه ملی بودم. اونجا هم بهم خوب گذشت و تونستم مقالمه مو ویرایشش رو تموم کنم و بفرستم که دوباره استادهام بخونن و بعد بفرسیتم برای مجله. قبل از غروب یعنی حدود ساعت ۵ اومدم سمت خونه از دیروز سلف یکم قیمه داشتم اونو زدم و شروع کردم وسایل رو جمع کردن. پایه تلسکوپ، لوله و یک بنر و یکم خورده ریز مثل چشمی‌ها ولیزر دونه دونه تو آسانسور گذاشتم و رفتم پایین، جالب بود که آهنگ آسانسور هم آهنگ پایانی آسمان شب بود یعنی گل ارکیده. اسنپ درخواست دادم ماشین اومد و منم وسایل رو سریع گذاشتم و رفتیم سمت ضلع غربی پارک هنرمندان.

ساعت ۶رسیدم، وسایلم رو بر پا کردم چند نفری اومدن و دیدن ولی مبلغی ندادن ساعت حدود ۶نیم بود که سرم خلوت تر شده بود. تا اینکه به شب که نزدیک تر شدیم شلوغ و شلوغ تر شد. و من دیگه از بابت استقبال خیالم راحت شد. هوا که سرد تر شد یک لباس به لباسام اضافه کردم. آدم‌ها اینجا کمی و فقط کمی از آدم های نیشابور مهربون تر بودن و مثلا وقتی از تلسکوپ میدیدن میگفتن وای چقدر قشنگه! یا تشکر شون از من عمیق‌تر بود. بوی گل(منظورم فلاور نیست) توی فضا بود و بیشتر دخانیات مصرف میکردن. گربه‌ها و سگ‌های خیلی بیشتری در پارک بودن. مثل نیشابور یک بار ماشین پلیس از توی پارک رد شد. یک نفر هم حین توضیح دادن گفت چقدر صدای خوبی داری :) بهم حس گوینده رادیو بودن دست داد. البته قبلا تو متمم هم راجع به این مختصر نوشته بودم(+).

اینجا ساختمون‌ها خیلی بلند ترن و مدام ماه و مشتری پشت یک ساختمون پنهان میشدن و من هم با کمک مردم تلسکوپ رو جابه‌جا میکردم. یک دختر بچه کلاس اولی ازم پرسید: عمو همکار نمیخوای؟ نمیشه من بهت کمک بدم و یکم از پولا رو بدی به من؟ خیلی ها ازم آدرس یک پیج یا کانال می پرسیدن برای برنامه‌ روز‌های آینده. یکی گفت پارک قیطریه و نیاوران هم خیلی خوبه اونجا هم برگزار کن. یکی پرسید رصدخونه زعفرانیه چرا کار نمیکنه؟ که معادلش در نیشابور میشه چرا افلاک‌نما یا رصدخونه باغرود کار نمیکنه؟ چند نفر شماره مو واسه تور نجومی گرفتن و همچنان خیلی ها از اینکه قیمت تلسکوپ چنده پرسیدن.

حدود ساعت ۱۱ با خلوت تر شدن پارک وسایلم رو جمع کردم و اسنپ برگشت رو گرفتم و خیلی خوشحال از اینکه از برنامم استقبال شد، از این‌که کاری رو کردم که دوستش دارم و به برنامه هام یک تنوع حسابی خاص بدم، و از این‌که تونستم یکم پول جمع کنم. و دیگه از رصد برگزار کردن در تهران نمیترسم. و من باز هم یادگرفتم چقدر خوبه به جای مسخره کردن آدما و حس منفی دادن و گفتن تو نمیتونی، به کار الانت بچسب، کسی استقبال نمیکنه، بهشون امید بدیم و تشویق شون کنیم، ازشون تشکر کنیم مثلا میتونیم خیلی ساده بگیم مرسی یا اینکه بگیم داداش خیلی حال خوبی به من دادی دمت گرم میریم الان برات یک چای میخرم. و چه خوب که سعی کنیم بهشون حس ارزشمند بودن رو بدیم.